حق دارید تودهنی چند 10 میلیونی ملت ایران را سانسور کنید!
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۸۳۴۹۸
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - کیهان نوشت: روزنامه تحت مدیریت غلامحسین کرباسچی در سرمقاله خود نوشت: «در سال1360 که ترورها آغاز شد و شدت یافت، صدها ترور انجام شد و بخش مهمی از کابینه، مجلس و دستگاه قضائی، هدف این ترورها قرار گرفتند و نیروهای نظامی و انتظامی نیز در جنگی تمامعیار در جنوب و غرب کشور درگیر بودند، ولی با اطمینان میتوان گفت که آرامش خاطرِ اغلب مردم نسبت به آینده کشور منفی و نگرانکننده نبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وضعیت تحریمهای ویرانگر، رشد شدید قیمتها و کاهش ارز پول ملی کشور، شکاف عمیق سیاست داخلی در ساختار قدرت و حملات گسترده اصولگرایان علیه دولت روحانی، اعتراضات آبانماه که خسارات انسانی و سیاسی باورنکردنیای برجای گذاشت، تنشها در روابط با ایالات متحده و زدن پهپاد آمریکا، ترور سردار سلیمانی و سپس حمله موشکی به پایگاههای آمریکایی در عراق، اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی و کشته شدن 176 نفر که اکثریت قاطع آنان نیز از هموطنان ایرانی و جوان و نخبه بودند، اعتراضات پس از آن، ردصلاحیتهای گسترده و برداشتن یک گام بزرگ به سوی یکدستسازی حکومت که از انتخابات مجلس آغاز و سپس در انتخابات1400 تکمیل شد. در کنار همه اینها، شیوع ویروس کرونا نیز بود که مجموعه مصائب را تکمیل کرد. از این منظر میتوان گفت سال ۱۳۹۸ نقطه عطفی در رویکرد جامعه به مسائل نیز محسوب میشد؛ جامعهای که دو سال پیش از آن با شرکت مثالزدنی در انتخابات ۱۳۹۶ امید به آینده را زنده کرده بود، به یکباره در ورطه ناامیدی و تنش گرفتار شد. در میان این اتفاقات تأثرآور، سقوط هواپیمای اوکراینی از نوع دیگری بود؛ پروندهای که باز شد و هنوز بسته نشده است و بعید است به این سادگی نیز بسته شود».
درباره این تحلیل یادآوری چند نکته ضروری است. اولاً؛ بازگشت دو برابری تحریمها با وجود واگذاری امتیازات هنگفت از سوی دولت روحانی، نشانهای از سوءمحاسبه و فقدان قدرت پیشبینی در آن دولت بود و این البته خوشبینانهترین احتمال، بدون در نظر گرفتن نقش نفوذ در تدوین توافقی نامتوازن از هر جهت است. شرطی کردن اقتصاد کشور و افکار عمومی به توافق با آمریکا هم خیانت دیگری بود که موجب شکنندگی وضعیت اقتصادی و تلاطمات بعدی شد.
ثانیاً؛ دولت روحانی به جای انجام اصلاحات واقعی اقتصادی و تقویت درونزای اقتصاد، دنبال صحنهآرایی غیرواقعی برای شیرینسازی برجام بود و به همین دلیل قیمت بنزین را که تدریجاً سالانه چندده درصد افزایش مییافت، به مدت چهار سال ثابت نگه داشت و پس از آشکار شدن کسرس بودجه و ناترازی تولید/ مصرف بنزین، ناگهان قیمت را سه برابر کرد که موجب موجسواری گروهکها و سرویسهای جاسوسی بیگانه برای آشوبافکنی شد. روزنامه هممیهن در اینجا هم حاضر نیست به نقش مخرب مدیریت اشرافی غربگرا بپردازد، مدیریتی که وزیرش ژنرال کاربلد معرفی میشد اما مدعی بود پالایشگاهسازی کثافتکاری است!
ثالثاً؛ به اذعان بسیاری از حامیان آقای روحانی، سوءمدیریت وی و دامن زدن به اغتشاشات کذایی، مقدمهای برای سوءمحاسبه خطرناک ترامپ شد تا همانگونه که با خواندن دست روحانی (و گرفتن تضمین پیشاپیش برای ماندن در برجام/ تصریح فدریکا موگرینی) تعهدات برجامی را زیر پا گذاشت، جرأت صدور دستور ترور شهید سلیمانی را هم پیدا کند. به تعبیر آقای علی مطهری: «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بیتدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکایی پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، به خود جرأت این کار را نمیدادند. البته با تشییع پرشکوه آن عزیز، واقعیت را دریافتند.».
رابعاً؛ نکته مهم اما عمداً مغفول در سرمقاله روزنامه هممیهن، تشییع چندده میلیونی پیکر سردار سلیمانی در تهران و چند شهر بزرگ دیگر بود که دشمنان را انگشت به دهان کرد. روزنامه زنجیرهای ناچار است آن اتفاق بزرگ را سانسور کند و حال آن که گزارش رسانههای غربی پس از تشییع باشکوه سردار سلیمانی به خودی خود گویای واقعیت میدان افکار عمومی است:
رویترز؛ حجم جمعیت حاضران در تشییع قاسم سلیمانی، شبیه جمعیتی بود که برای تشییع آیتالله خمینی به خیابانها آمدند.
خبرنگار نیویورکتایمز: دریایی بیکران از مردم در مراسم حضور یافتهاند. سیل بیپایان و چند میلیونی مردم از ساعت ۶ صبح در خیابان هستند. در ٢۵ سالی که ایران را پوشش میدهم، هرگز چیزی شبیه به این ندیدم.
خبرگزاری فرانسه: دریای سوگواران با ادای احترام به ژنرال سلیمانی، خواستار انتقام سخت شدند.
خبرنگار لوفیگارو: این تشییع، گستردهترین تجمع بعد از رحلت آیتالله خمینی در سال ۱۹۸۸ میلادی است.
بنابراین اگرچه ملت ایران تلخیهای بسیاری را در اثر بیکفایتی مدیریت غربگرا تحمل کرد اما در دیماه همان سال، یکی از باشکوهترین قدرتنماییهای خود، آمیخته به ایمان و امید و روحیه سلحشوری و قدرشناسی را به نمایش گذاشت. این دردناکترین سیلیای بود که آمریکا و غربگرایان ظرف چند دهه اخیر میخوردند؛ به ویژه این که غربگرایان به مدت یک دهه ادعا کرده بودند، مردم ایران مخالف منطق مقاومت پیشدستانه در عراق و سوریه و فلسطین و لبنان هستند.
خامساً؛ عملکرد دولت روحانی در دوران اوجگیری کرونا و گروکشی بر سر واردات واکسن (مشروط کردن آن به تسلیم دوباره بر سر برجام و FATF) یکی از تلخترین خاطرات روزگار ماست که نهایتاً به 709 قربانی در شهریور 1400 رسید اما به همت دولت نوپای رئیسی و به واسطه تامین واکسن، مهار شد.
سادساً؛ متحدان روحانی در انتخابات مجلس به جای یک فهرست، سه فهرست ارائه کرده بودند و اگر با ناکامی مطلق در جلب اعتماد مردم مواجه شدند به اعتبار فریبکاریها و سوءمدیریتهایی بود که در شش سال قبل از آن مرتکب شده بودند.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: روزنامه هم میهن دولت روحانی سردار سلیمانی دولت روحانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۳۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علم گرفتار سانسور و تبعیض رسانهای/ وقتی اسمی از دانشمندان آسیایی و آفریقایی به میان نمیآید
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ چندی پیش یک دانشمند چینی از خدمات شهروندی و اداره مهاجرت آمریکا درخواست کرد تا اقامت دائمی دریافت کند؛ با این فکر که شانس بیشتری در تحقیقات خواهد داشت. او یک زیستشناس ماهر است و همانطور که در ویزای نخبگان آمریکایی (EB-1A) تصور میکرد مقالات خبری در رسانههای برتر از جمله نیویورک تایمز که تحقیقات او را پوشش میدهد، «توانایی خارقالعاده» او را در علوم نشان میدهد. اما زمانی که افسران مهاجرت درخواست او را رد کردند، متوجه شدند که نام او در هیچ خبر و گزارش رسانهای نیامده است. در واقع پوشش خبری مقالهای که او جزو نویسندگان بود، مستقیما سهم عمده او را در این کار نادیده گرفته بود. این در حالی بود که او زمان بسیار زیادی را برای این پروژه تحقیقاتی وقف کرده بود و حتی ایده آن را خودش در دوره دکتری خود داده بود.
این موضوع باعث شد که چند محقق کنجکاو شوند که چه چیزی بر تصمیمات روزنامهنگاران و خبرنگاران تاثیر میگذارد که نام کدام محقق را در داستانهای خبری خود بیاورند. این در حالی است که رسانههای خبری نقش کلیدی در انتشار یافتههای علمی جدید به عموم مردم دارند. از سوی دیگر، پوشش یک مطالعه خاص برای تیم تحقیقاتی و موسسات آنها اعتبار به همراه دارد و سپس عمق و کیفیت پوشش، درک عمومی را از اینکه چه کسی علم خوب انجام میدهد، شکل میدهد. گاهی حتی پوشش خبری میتواند بر مشاغل فردی نیز تاثیرگذار باشد.
هویت اجتماعی دانشمندانآیا هویت اجتماعی دانشمندان مانند قومیت یا نژاد نقشی در پوشش خبری دستاوردهای علمی آنها دارد؟ پاسخ به این سوال ساده نیست. از یک سو، با توجه به حضور کم اقلیتها در رسانههای جریان اصلی آمریکا، ممکن است تعصب نژادی وجود داشته باشد. از سوی دیگر، روزنامهنگاری علمی به دلیل استاندارد بالای گزارش عینی خود شناخته شده است. از این رو محققان تصمیم گرفتند این سوال را به صورت سیستماتیک با استفاده از دادههای مشاهدهای در مقیاس بزرگ بررسی کنند.
کمترین پوشش رسانهایمحققان 223 هزار و 587 خبر از 288 رسانه آمریکا را از وبسایت Altmetric.com تجزیه و تحلیل کردند. این وسایت پستای آنلاین را درباره مقالات تحقیقاتی رصد میکند. اخبار منتشر شده از سال 2011 تا 2019 تعداد 100 هزار و 486 مقاله علمی را پوشش داده است. محققان برای هر مقاله، روی نویسندگانی متمرکز شدند که بیشترین شانس ذکر شدن نامشان را داشتند: اولین نویسنده، آخرین نویسنده و سایر نویسندگان. آنها محاسبه کردند که نویسندگان هر چند وقت یک بار نامشان در مقالات خبری ذکر شده است. سپس از یک الگوریتم برای استنتاج قومیت نویسندگان استفاده کردند و متوجه شدند که روزنامهنگاران گاهی اوقات به قومیت آنها برای ذکر نامشان در پوشش خبری تکیه میکنند. به طور مثال، مشخص شد که نویسندگانی با نامهای انگلیسی مانند «جان براون» یا «امیلی تیلور» بیشتر از بقیه در رسانهها ذکر شدهاند. آنها همچنین 9 گروه قومیتی بزرگ را با هم مقایسه کردند.
محققان دریافتند که شانس دیده شدن نویسنده اول مقاله در یک خبر 40 درصد است. با این حال، احتمال ذکر نام نویسندگانی از اقلیت کمتر در مقایسه با نویسندگانی که نام انگلیسی دارند، به طور قابل توجهی کمتر بود. این تفاوت برای نویسندگانی با نامهای آسیای شرقی و آفریقایی بارزتر بود. آنها به طور متوسط 15 درصد کمتر در رسانههای علمی آمریکا در مقایسه با کسانی که نام انگلیسی داشتند، ذکر یا نقل شده بودند.
این ارتباط حتی پس از در نظر گرفتن عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، وضعیت نویسنده متناظر، موقعیت نویسنده، رتبه وابستگی، اعتبار نویسنده، موضوعات تحقیق، تأثیر مجله و طول داستان ثابت است.
و نابرابری بین انواع مختلف رسانهها، از جمله ناشران بیانیههای مطبوعاتی، اخبار عمومی و آنهایی که محتوای متمرکز بر علم و فناوری دارند، وجود دارد.
عوامل عملی و انتخاب زبانمحققان میگویند: اول و مهمتر از همه، عدم حضور دانشمندان با نامهای آسیای شرقی و آفریقا ممکن است به دلیل چالشهای عملگرایانهای باشد که روزنامهنگاران مستقر در آمریکا در مصاحبه با آنها مواجه هستند. عواملی مانند تفاوت منطقه زمانی برای محققان مستقر در خارج از کشور و تسلط واقعی یا درک شده انگلیسی میتواند نقش داشته باشد، زیرا یک روزنامهنگار در مهلت مقرر باید خبرش را آماده کند.
ما این عوامل را با تمرکز بر محققان وابسته به موسسات آمریکایی جدا کردیم. در میان محققان مستقر در آمریکا، مشکلات عملگرایانه باید به حداقل برسد، زیرا آنها در همان منطقه جغرافیایی روزنامهنگاران هستند و احتمالاً به زبان انگلیسی، حداقل در نوشتن، مهارت دارند. علاوه بر این، با توجه به اینکه توجه رسانهها به طور فزایندهای توسط مؤسسات آمریکا ارزش قائل میشود، احتمالاً این دانشمندان به همان اندازه به درخواستهای مصاحبه روزنامهنگاران پاسخ خواهند داد.
حتی زمانی که محققان فقط مؤسسات آمریکا را مد نظر گرفتند، تفاوتهای قابل توجهی در ذکر و نقل قول برای نویسندگان غیر انگلیسی یافتند؛ بهویژه، نویسندگانی با نامهای آسیای شرقی و آفریقایی در مقایسه با همتایان خود با نام انگلیسی، چهار تا پنج درصد کاهش در نرخ ذکر را تجربه میکنند. این نتیجه نشان میدهد که در حالی که ملاحظات عملگرایانه میتوانند برخی نابرابریها را توضیح دهند، اما همه آنها را در نظر نمیگیرند.
محققان همچنین دریافتند که روزنامهنگاران همچنین تمایل بیشتری به جایگزینی وابستگیهای سازمانی به جای دانشمندان با نامهای آفریقایی و آسیای شرقی دارند؛ به عنوان مثال، ذکر دانشگاه میشیگان برای آنها معتبرتر از ذکر دانشگاه های دیگر است. این اثر جایگزینی نهاد، بر یک سوگیری بالقوه در بازنمایی رسانهای تأکید میکند، جایی که ممکن است دانشمندان با نامهای قومیتی اقلیت کمتر معتبر یا مستحق شناسایی رسمی تلقی شوند.
چرا برابری در گفتمان علم اهمیت دارد؟بخشی از عمق پوشش اخبار علمی بستگی به این دارد که چگونه محققان به طور کامل و دقیق در خبرها به تصویر کشیده شوند، از جمله اینکه آیا دانشمندان با نام ذکر شدهاند یا خیر و تا چه حد سهم آنها از طریق نقل قول برجسته میشود. همانطور که علم به طور فزایندهای جهانی میشود و زبان انگلیسی به عنوان زبان اصلی آن است، مطالعه ما اهمیت نمایندگی عادلانه را در شکل دادن به گفتمان عمومی و پرورش تنوع در جامعه علمی برجسته میکند.
محققان میگویند که تفاوتها در مرحله اولیه انتشار علم، زمانی که روزنامهنگاران در حال انتخاب مقالات تحقیقاتی برای گزارش هستند، بیشتر باشد. درک این تفاوتها به دلیل چندین دهه یا حتی قرنها تعصب ریشهدار در کل خط تولید علم، از جمله اینکه چه کسی بودجه تحقیقاتی را دریافت میکند، چه کسی در مجلات برتر منتشر میشود و چه کسی در خود نیروی کار علمی نمایندگی میکند، پیچیده است.
روزنامهنگاران از مرحله بعدی فرآیندی را انتخاب میکنند که تعدادی نابرابری در درون آن وجود دارد. بنابراین، پرداختن به نابرابریها در نمایندگی رسانهای دانشمندان تنها یک راه برای تقویت فراگیری و برابری در علم است. اما این گامی در جهت به اشتراکگذاری دانش علمی با مردم به روشی عادلانهتر است.
انتهای پیام/
نسترن صائبی صفت کد خبر: 1228583 برچسبها آمریکا